زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در خروج از شام
شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل
روز ما در شامتان جز شام ظلمانی نبود ای زنان شهرِ شام این رسم مهمانی نبود
جشن و شادی پیش جمعی داغدار و دل غمین این ستم بالله روا در حق نصرانی نبود
پایکـوبی در کـنار رأس فـرزند رسولi با نـوای سـاز، آیـیـن مـسـلـمـانـی نـبـود
ما که رفتیم ای زنان شام نفرین بر شما ناسزا گـفـتن سزای صوت قـرآنـی نبود
مردهاتان بر من آوردند هفده دسته گـل دستۀ گـل غیر آن سرهای نـورانی نبود
ای زنان شـام، آتش بر سـر ما ریخـتـید در شما یک ذرّه خُلق و خوی انسانی نبود
ای زنان شام، در اطراف مشتی داغدار جای خوشحالیّ و رقص و دست افشانی نبود
ای زنان شام، گـیـرم خـارجی بودیم ما خـارجی هم گـوشۀ ویرانه زنـدانی نبود
طفل ما در گوشۀ ویران، دل شب دفن شد هیچکـس آگـاه از آن سـرّ پنهـانی نـبـود
ای سرشک شیعه شاهد باشد بر آل رسولi کار میثم غیر مدح و مرثیه خوانی نبود
|